سلام تو یکی از نظرات خوندم که دختری به اسم نازنین سادات به. من نازنین خانم رو زیاد نمیشناسم فقط همین که. یه بار وبلاگشو خوندم در مورد زندگیش و سختی هایی که کشیده. من این مطلبو فقط برای این میزارم که بگم خیلی بده یادمون بره. آخرتی هم هست روز جزایی هم هست قیامتی هم هست. که به راحتی به دیگران تهمت بزنیم به اونایی که شاید قلبا اعتقاد. به خاطر یه حرف دل بچه هاتونو میشکونید.

اخه شش و هفت سال با یسری دوست و بعد . برام تو نظراتتون بنوسین اسم مدرسه چیه و چه خبر و از این حرفا. نمی دونین این مدرسه ای که من می رم خیلی با حاله هم خیلی امکانات داره هم بچه های باحال. البته که به پای شما نمی رسن! خلاصه دیگه خیلی خوب با همه جورشدم. یعنی الان با همه ی کلاس دوست دوستم. نمی فهمم دیگه اخه تو این مدرسه ام به من می گن خر خون.