گاه گاهی می نویسم دو سه بیت از عشق. گاه گاهی می نویسم دو سه بیت از عشق. می گذارم لب حوض دم باغچه ی احساس. همراه گل یاس می سپارمش به باد. تا سر سجاده عشق با عطر گل یاس. دلم برای کسی تنگ است که عمق رویای بودم را در وجودش یافته ام . این چه تقدیری ست خدایا.

وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.

چون ستاره سیر بر گردون کنی بلکه بی گردون سفر بی چون کنی. این پست ثابت است . این روزها حال و هوای دیگری دارم پایم لای خاطرات سنگی گیر کرده ونای رفتن نیست! در مسیر راه ما سنگ است که می آید . حکایت بانویی است که زیر سم اسبها لگد مال شده بی هیچ منطقی! آه تنم می لرزد از این هویت لگد مال شده آن هم زیر سم اسبهایی که مظهر نجابت اند! لبخند تلخی ست و لبانم کج می شود از این لبخند. این روزها حال و هوایم مزه ای دگر دارد گس است دهان را می بندد. افسوس و افسوس و افسوس . و دوباره با مکثی کوتاه نفس عمیق می کشم.

Please enter the sequence of characters in the field below.