تو كوچه هاي بي كسي نيستي و پرسه مي زنم. بايد منو نگاه كني غريب شهرتون منم. يادش بخير منو تو يه قلب پاك و بي غرور. حالا چي شد عوض شدي. من تورو عاشق مي كنم هرجور شده حتي به زور. كي مي خواد فردا تورو از من بگيره. خونش ویرونه شه آتیش بگیره. ما بايد فردارو از دنيا بگيريم. ما اگه از هم جدا بشيم مي ميريم. ما بايد قدر اين روزا رو بدونيم. واي اگه فردا بياد تنها مي مونيم. خداشايد اين عشقي كه من مي گمو تو نشناسي . نزديكترين كسم اونه خيلي دوستش دارم. راستي يادم نره بهت بگم عزيزترين من اونه .

خاطره نویسی از روزهای خوش و گاهی هم ناخوش. نگرانی ام از این است که دیگر هیچوقت حس های سابقم را تجربه نکنم سرخوشی از یک باران بی موقع احساس لذت از خنکای دم صبح شوق خوشحال کردن یک دوست امید به روزی بهتر از امروز دلتنگی برای یک دوست شوق دیدار هوس یک بوسه آغوش امن خواب عمیق خنده از ته دل . این روزها مثل ماشه آماده شلیک هستم به تلنگری فریاد میزنم که رهایم کنید . از همه چیز و همه کس نا امیدم. چه خوب که تو هستی .

La position des blocs a été enregistrée.

Abonne-toi à mon blog! Un monde ou tu serais là .