The clock struck seven and grandpa died. My grandma stopped the clock on the hour of his death as was the custom, like putting coins in eyes or having a wake or listening to silence and birds flying and sitting in trees where the wind blows and makes its music to the sky we view and comment on its colors or lack of, and what the sun looks like.

قسم میدم به چشمونت دیگه گریه نکن بعد از جداییمون که می میرم. یه روزی توی اون دنیا کنار هر کی که باشی میام دستاتو می گیرم. می دونم که پر دردی ولی یک روز با این دستام خودم زخمات می بندم. نکن گریه که اشک تو مثل اتیش تو قلبم منم دیگه نمی خندم. واسم غصه نخور یک روز دوباره مال هم میشیم دوباره تو همین خونه موهاتو میزنم شونه. نکن گریه برای من نشو اینجوری دیونم من و تو سهم هم میشیم خدا هم اینو می دونه.

Cyrielle and Marine Six Mars Deux Mille Dix 3.

Je sais ce que tu.

Mon blog c mes amis famille . Je suis rien sans toi. Sans toi, je ne suis plus rien. M0N KEUR S0UFFRE EN SiiLENCE . Please enter the sequence of characters in the field below. Ma tite soeur ? Posted on Thur.