بالاخره مدرسه هه باز شد . دوباره صبحه زود بیدار شدنا و بنویس و حفظ کنا شروع شد . ولی خودت خیلی خوشحالی چون مدرسه ودوستاتو دوست داری . همش فکر میکردی امسالم با معلمه پارسالت هستی چون خانم خلجی رو خیلی دوست داری . بابا باهات حرف زد و برات توضیح داد که هر سال یه معلم جدید داری و همشون مثل خانم خلجی مهربونن . خالا بماند که تا دو هفته اول همش میخواستی برگردی تو کلاس خانم خلجی و به معلمتون میگفتی اونجا بهتره . سخت گیریهای من برای مریض نشدن شما بی فایده بود .

Je vais parler de moi et de mon entourage, mes amies, ma famille, mes hobbies,. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre. Ajouter cette vidéo à mon blog.

10 دقیقه صبح در بیمارستان ارتش تبریز به دنیا اومد. خدایا شکر که لیاقت مادر بودن به من و پدر بودن به علی اکبر رو دادی. خدایا کمکمون کن امیرعلی رو خوب تربیت کنیم. طلبه ای از جنس تو.

Abonne-toi à mon blog! Le grand Joeffrey ki se croit grand, la ptite nat et le pinceur. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

قسم خوردم که پا به پای تو مسیر جاده عشق را بپویم. اما جاده عشق همراهی نمی کند. قسم خوردم که همراه تو آرامش دریای عشق را حس کنم. اما دریای عشق سرابی بیش نبود. اما حس می کنم تو عشقم را فراموش کرده ای. اما تو نگاه زیبایت را از من دیوانه پنهان می کنی. قسم خوردم تا آخرین نفس دوستت بدارم و عاشقت باشم. اما می دانم که تو دیگر دوستم نداری.